نکاتی که در خصوص طراحی سیستم تضمین آینده آموزشی نمی‌دانید!
در زمان‌های مختلفی از قرن 20 میلادی، شاهد جریان‌های نویدبخش گوناگونی از فناوری در جهت ایجاد انقلاب آموزشی بوده‌ایم. آیا چیزی جذاب‌تر از تماشای کودکان، در حال یادگیری علم و دانش با استفاده از فنّاوری وجود دارد؟ این اشتیاق به فنّاوری با اهدافی از قبیل کاهش نابرابری، تقویت موقعیت‌های یادگیری و توانا ساختن فرد برای فراگیری در تمام مراحل زندگی در ارتباط است.
می‌توان به‌درستی اظهار کرد این علاقه و اشتیاق توسط کارخانه‌های کوچک تولید قطعات کامپیوتری و فروشندگان نرم‌افزار، محتوا و ارتباطات پیش برده شده است. مثال‌هایی در زمینه برنامه‌های تلویزیونی آموزش محور، لوح‌های فشرده آموزشی، تخته‌های هوشمند و دوره‌های مجازی مختلف برای تمامی اقشار جامعه وجود دارد. در حال حاضر، هوش مصنوعی در این زمینه پیشرو است. همه این موارد به‌عنوان راه‌حلی در دسترس که در زمان‌های مختلف وعده‌ی تغییر در بخش آموزشی را داده‌اند، عرضه‌شده‌اند.
امروزه، آموزش دارای بازار بسیار وسیع و گسترده‌ای است و علاقه برای تقویت و بهبود آموزش در بسیاری از کشورهای دنیا یکی از برترین اولویت‌های دولت‌ها برای تضمین آینده آموزشی است.
پس از بازبینی هزاران مقاله پژوهشی در این زمینه، حجم زیادی از این موارد موردپذیرش قرارگرفته‌اند و استفاده از فناوری آموزشی در توسعه فنّاوری متمرکز بوده است.
میزان زیادی از مطالعات در خصوص اثربخشی روش‌های عمومی بر سؤالات زیر استوار بوده‌اند:
•    فناوری چه تأثیری بر آموزش دارد؟
•    آیا فناوری تأثیری در تضمین آینده‌ی آموزشی دارد؟
متأسفانه، دیگر ابعاد (برای مثال، عوامل محیطی، سیاسی، سازمانی و اجتماعی) به‌ندرت در این مطالعات موردبررسی قرار گرفتند. درنتیجه، توسعه فناوری نوین منجر به اثرات آشکار در پیامدهای یادگیری نخواهد شد. شماری از مطالعات نیز نشان دادند که قرار گرفتن در معرض فناوری‌های دیجیتالی بدون حمایت و پشتیبانی و راهنما ممکن است منجر به نتایج عملکردی وخیم‌تری نسبت به افرادی که از این فناوری استفاده نمی‌کنند، گردد.
ما احتمالاً این سؤال را از خود می‌پرسیم که چرا شناساییِ اثرات فناوری به‌عنوان محرکِ تغییرات، دشوار است. چگونه این ابزارها برای تغییر سیستم‌های آموزشی مقاوم در برابر پذیرش تغییرات به ما کمک می‌کنند؟
همان‌طور که کِلِی شِیرکی به‌درستی اظهار کرد « هنگامی‌که جامعه ابزار جدید را بپذیرد، یک حرکت انقلابی، به وقوع نمی‌پیوندد. زمانی این مهم اتفاق می‌افتد که جامعه رفتار جدید را بپذیرد». این احتمالاً یکی از دلایل اصلی برای توصیف چراییِ دشواریِ مشاهده‌ی تغییرات اساسی، تنها در بخش فناوری آموزشی است.
حداقل 5 بعد اساسی قبل از هرگونه برنامه‌ریزی در زمینه‌ی اجرایِ فناوریِ آموزشی یا آماده‌سازی ارزیابی اثرات این ابزار پیشنهاد می‌گردد.
•    ارائه‌ی محتوای آموزشی از پیش بنانهاده شده با تسهیل و ترویج ارتباط و ترکیب با منابع مختلف دانش و اطلاعات (درون و خارج از برنامه آموزشی یا برنامه کمک‌درسی) دارای ارتباط کمتری است.
•    در هنگام انتقال به فناوری جدید، فراگیری نحوه تدریس با استفاده از فناوری صرف‌نظر از زمینه، ضروری است. آموزش‌های دیجیتالی نقطه شروع خوبی هستند.
•    پذیرش و درک اینکه بخش‌های سنتی دانش در فضای دیجیتالی مناسب نیستند. توسعه روش‌های نوین تفکر از قبیل سواد شبکه‌ای، تفکرهای محاسبه‌ای و الگوریتمی، حل مسائل به‌صورت مشارکتی، پرسش گری مبتنی بر یادگیری در میان دیگر جنبه‌های سواد و دانش چندوجهی ضروری است.
•    اگر علاقه‌مندید که نقش فناوری را درک کنید، نمی‌توانید با ادامه‌ی استفاده از ابزار قدیمی به ارزیابی یادگیری بپردازید. در نظر داشته باشید که اسباب و تجهیزات دیجیتال فراتر از نظم و بافت و دوره خواهند بود. لازم است که به‌صورت یکسان در پذیرش و ایجاد ابزار برای ارزیابی اشکال جدید یادگیری دارای نوآوری باشیم. این همچنین برای اتخاذ اشکال جایگزین برای تشخیص یادگیری غیررسمی اعمال می‌گردد.
•    فراگیری همیشه و همه‌جا در حال وقوع است (حتی اگر ما روش سنجش آن راندانیم!). استفاده از فناوری آموزشی در منزل متفاوت از فناوری آموزشی در کلاس درس است. غلبه بر محدودیت‌های فیزیکی یادگیریِ رسمی ضروری است. یادگیری امروزه می‌تواند در هر مکان و زمانی و تقریباً توسط هر فردی رخ دهد؛ بنابراین، بهترین ابزار شناختی که سیستم‌های آموزشی می‌توانند توسعه و گسترش دهند، یادگیری نحوه‌ی کاوشِ سؤالات و مسائل جدید در سطح فردی و جمعی، صرف‌نظر از محیط است.
درهرصورت برای تضمین آینده آموزشی، با اطمینان می‌توان ذکر کرد که درنهایت خواهیم آموخت که نه‌تنها باید در پذیرش ابزار و تجهیزات جدید نوآوری کنیم، بلکه در ارزیابی اشکال جدید یادگیری نیز باید تغییرات و اصلاحاتی را به کار ببندیم. ما همچنین تصور می‌کنیم که به‌زودی سیستم آموزشی از حالت جامع و دایره المعارفی به‌سوی سیستمی انعطاف‌پذیر و متمرکز بر تفکر انتقادی حرکت خواهد کرد و باعث ارتقای دانش و سواد چندوجهی به همان اندازه مهارت‌های هیجانی اجتماعی خواهد شد.
امیدواریم که نسل جدیدِ تصمیم‌گیرندگان در مقابل وسوسه‌ی تکیه‌بر هوش مصنوعی و دیگر ابزارها مقاومت کنند و به طراحی نوآوری‌های بلندمدت در سیستم‌های آموزشی کمک نمایند که این طراحی‌های بلندمدت به‌خوبی می‌توانند تضمین‌کننده‌ی آینده آموزشی باشند.

منبع:
www.blogs.oii.ox.ac.uk/cobo/

Cristobal Cobo
Oxford Internet Institute, University of Oxford

مترجم: مجید مظفری زاده